چشم زافا که به دوستانش افتاد گفت: «خب امروز چه بازی کنیم؟ »
شنبه ۰۲ بهمن ۱۴۰۰
371 روز قبلفیلو فیلو بچه فیلی بود که هر روز به مدرسه ی جنگلی می رفت. یک روز آهوی معلم به بچه ها گفت: «بچه ها! امروز تو راه مدرسه چی دیدین؟ »
جمعه ۰۱ بهمن ۱۴۰۰
372 روز قبلزهرا کتا بهایش را از کیف بیرون ریخت و گفت: «اینجا هم نیست! » پیراهنش را برداشت، زیرش را نگاه کرد و گفت: «اینجا هم نیست! »
دوشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۰
376 روز قبلشاخماه داد زد: «مامان چهار تا از کفشام نیست. عجله دارم. م یخوام برم با دوستام بازی کنم ». مادر که در حال خشک کردن چهار تا دستش بود، گفت: «پسرم! چرا مثل ما، هم هی کف شهات رو کنار هم نم یذاری؟! »
دوشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۰
376 روز قبلخاله و ماهان وارد حیاط شدند. سعید دستش را جلو برد و سرش را به علامت سلام تکان داد. ماهان گفت: «سلام، چرا حرف نم یزنی؟ » خاله سلام کرد. سعید سرش را به علامت سلام تکان داد. خاله داخل رفت. ماهان توپ را از کنار درخت برداشت و گفت: «بازی کنیم؟ » سعید سرش را به علامت موافقت تکان داد. ماهان با ناراحتی تو...
جمعه ۱۷ دی ۱۴۰۰
386 روز قبل